تفاوت معنایی ریکه و پسر به همراه دیگر معادل های ریکا، وچه، کُتاک
منبع: www.guilakiacademy.ir
در زبان گیلکی برای واژه ی «پسر» معادل های پوسر/pusər/،پسر/pəsar/ و ریکه/rikə/، ریکا/rikâ/، وچه/vačə/، ره/rē/، ری/rey/و کتاک/kotâk/ وجود دارد.
اما توجه داشته باشید واژگان پوسر و پسر با دیگر موارد تفاوت کاربردی دارد. به عبارتی پسر معادل son و موارد وچه، کتاک، ره و ری، ریکه و ریکا به معنای boy در زبان انگلیسی میباشد.
دقیقا کاربرد دو مورد فوق مشابه تفاوت معنایی دتر و لاکو است که به آن اشاره شده بود.
به عبارتی دسته اول در موارد نسبت فرزند و والدین و یا در موارد عاطفی که در مقاله اول(تفاوت معنایی لاکو و دتر) ذکر شد بیان میشود.
رضا می پسر ایسه.
rez mi pəsar ise
رضا پسر من است.
دسته ی دوم نیز در معنای boy و یا موارد غیر نسبی به کار می رود.
او ریکَه دوخوندم(دوخاندم)
u rika duxo:ndəm
آن پسر را صدا زدم
https://t.me/guilaki/3391
نشانی مقاله اول:
https://t.me/guilaki/3304
گیلکی دئباره نؤمؤن
ولگؤن تعداد : ۵۰
مقاله کود: ر/۱/۱۱
هفتمی شوماره /بهار۹۶
جیراکش
واژه نامه آنلاین گیلکی(نسخه آزمایشی) راه اندازی شد…
کهن ترین و معتبرترین روایت از داستان رعنا
پژوهشی از علی نجفی اشکوری
دریافت
«گیل ها پرچم داران ایران»
درست زمانی که بیگانگان مقدونیایی خاک ایران را در می نوردیدند این گیلان بود که پایمردی کرد و زمانی که سپاهیان فاتح اسکندر به خیال تصرف گیلان لشکر کشاندند نا امید بازگشتند. گیل ها بودند که در زمان حکام سلوکی نیز حکومتی خودمختار داشتند.
گیل ها بودند که درفش ایران را پاس داشتند...
زمانی که ایران محل تاخت و تاز عرب ها شده بود این گیلان بود که مقاومت کرد و اجازه نداد هیچ عربی پای خود را به گیلان گذارد. پس از نبرد قادسیه و نهاوند و شکست ایرانیان این سردار دیلمی گیلان بود که در برابر سپاهیان فاتح عرب سینه سپر کرد. موتا سردار دیلمی بود که از گیلان لشکر کشانده و فرماندهان ری و آذربایجان را به نبردی دیگر با عرب ها ترغیب کرد. در هنگامه نبرد نیز با وجود فرار سپاهیان ری و آذربایجان این سپاهیان گیل بودند که پایمردی کرده و حتی با وجود کشته شدند موتا در این جنگ تا مدتی به جنگ و گریز به اعراب پرداختند. این گیلان بود که تا 300 سال به زور شمشیر عرب مسلمان نشد و خود با شناخت به اسلام تشیع گروید. گیل هایی که نگذاشتند نام ایران فراموش و پرچم ایران بر زمین بیفتد. این برادران بویه دیلمی بودند که دست ایران را از عرب و ترک کوتاه کرد. زمانی که امور ایران به دست عرب ها و ترکان افتاده بود این گیل و دیلم بود که بغداد را فتح کرد، خلفای عباسی را گماشته خود کرد، تشیع و شیعه علوی را رسمیت داد و نام ایران را زنده کرد. چه بسا اگر آل بویه ظهور نمیکرد نامی از ایران باقی نمی ماند و در نام های ترک و عرب محو میشد.
بهترین الگوی غیرت و دلاوری گیل ها زمانی بود که در دوره ی آل بویه نخستین بار گروهی از روس ها به مناطق مسلمان نشین اران تاختند. در این نبرد سه گروه از مدافعین ترک و کرد و گیل حضور داشتند. در این نبرد نخستین برخورد با روس ها بود با توجه به برتری جنگاوران روس در نفرات و قوای بدنی ترک و کرد ها فرار کرده و دیلمی ها که تنها 600 تن بودند در میدان جنگ ماندند و حاضر به فرار و عقب نشینی نشدند. با همین مقاومت جانانه گیل و دیلم بود که توان پیشروی های دیگر از روس ها گرفته شد. در این پیکار تمامی 600 گیل کشته می شوند و حماسه ای جانانه از دفاع را به جا میگذارند. غیرت همین است...
گیل بود که پرچم ایران را برافراشت....
غیرت یعنی شکست سنگین مغول
غیرت یعنی بریدن گوش های قتلغشا (فرمانده اولجایتوخان) و قتل عام سپاهیان قتلغشا مغول.
در سال 706 هجری اولجایتو که قصد مطیع کردن گیلان را داشت قتلغشا را با قشونی بی شمار از راه گذرگاه ماسوله روانه ی گیلان ساخت. سپاه مهاجم پس از تصرف فومن و گسکر در قتل گاه رکابزن فرمانروای تولم گرفتار شدند. بدین صورت که رکابزن وانمود به تسلیم شدن کرده و با همین ترفند به قصد قتلغشا و مغولان روانه شد که با کشتاری عظیم از مغولان قتلغشا را نیز به هلاکت رساند، گوش هاش را بریده و گوشواره هایش را به غنیمت برد. در این هنگام گیلانیان که جاده ها را به وسیله تنه بریده درختان بند آورده بودند کشتار وسیعی از مغولان کردند و قسمت اعظمی از فراریان مغول که راهی جز جنگل برای گریز نداشتند در اعماق گل و لای باطلاق ها جان خود را از دست دادند. در کجای ایران چنین شکست خفت باری به مغولان وارد شد؟ مغولانی که تا کرانه های اروپا، مغرورانه و فاتحانه پیش تاخته بودند از کدام قوم چنین شکستی را متحمل شدند؟
قوم گیل بود که درفش ایران را برافراشت...
غیرت یعنی نبرد پیله داربُن، یعنی شکست سنگین روس ها و فراری دادن آن ها از گیلان در سال 1805 میلادی است.
به سال 1221 قمری و 1805 میلادی در زمان جنگ های عباس میرزا، سی سیانف فرمانده کل نیروهای روس به قصد اینکه عباس میرزا را تحت فشار گذاشته و میدان جنگ عوض کند یکی از کلنل های ورزیده ی خود به نام شفت را با 12 فروند کشتی روانه ی گیلان ساخت. نیروهای مجهز و زبده روس با آتشبار سنگین خود در انزلی پیاده شده و از راه پیربازار به طرف رشت پیشروی کردند. در این موقع میرزا موسی منجم باشی حکمران گیلان با افراد نظامی و عده ای داوطلب چریک در انبوه درختان اطراف مرداب کمین میگیرد. سرانجام یورشی سخت بر مهاجمین روس زده و و کشتاری از روس ها برپا میکند به نحوی که روس ها حدود هزار تن از اجساد خود را جا میگذارند و دست به فرار میزنند. عده ی زیادی در حین فرار و عقب نشینی کشته میشوند. روس ها به نحوی تحقیرآمیز شکست خورده و روانه ی باکو میشوند.
گیل بود که درفش ایران را به احتراز درآورد
غیرت قیام میرزاست...
زمانی که تمام ایران توسط روس انگلیس به اشغال درآمد و شهرهای تهران و اصفهان و مشهد ... به این اشغال دم فرو بستند این گیلانیان بودند که به قیام علیه روس ها دست زدند و هشت سال حکومت را از دست حکام نالایق قجر و مهاجمین روس کوتاه کردند. زمانی که تمام ایران به جز معدود قیام هایی از قبیل تنگستانی و... به این اشغال متفقین زبان گرفته بود و دم نمی زد مردمی از گیل بودند که صدای خروششان به سرتاسر ایران رسید...
این گیل بود که قد علم کرده و علم طغیان به اشغال بیگانگان برافراشت...
این گیل بود که درفش ایران را برافراشت...
بله ایران همیشه وامدار گیل و دیلم خواهد بود
آموزش خط گیلکی
گیلکی فرهنگستان منتشر بؤده:
خط والفبای گیلکی ( گیلکی الیفبه):
آموزش خط و الفبای گیلکی
تعداد صفحات: ۴۷
کد مقاله: ج/۱/۱۴
شماره ششم/پاییز ۹۵
دریافت
-
نام کتاب: ورزش های باستانی در گیلان
-
نویسنده: لویی یانست رابینو
-
مترجم: عبدالحسین ملک زاده
-
صفحات: ۳۱
دریافت
نخستین بازی گیلکی اندروید فرهنگستان گیلکی منتشر شد.
این بازی که به سبک بازی معروف آفتابه ساخته شده است یک بازی فکری و آموزشی می باشد که شما میبایست نام گیلکی تصاویر را بگویید.
دریافت فایل نصبی
بازی بوکونین ؤ دَنَخسین(لذت ببرین)
ترانه ی گیلکی ماری ماری(marey marey)
ای مادر ای مادر
خواننده: جواد شجاعی فرد
شاعر: شیون فومنی
: Anthology music Gilaki
free download
گیلکی تروؤنه: کوه نشین
-
بوخونده کسون : علی زیباکناری
-
نسترن زیباکناری
ضرب المثل های گیلکی:
1-آتش بیگیره تره خوشه نپورسه.
آتش بگیره از تر و خشک نمی پرسد.
2-بازاره آتش گیره تخصیر باقله پوچ دره؟
بازار آتش میگیرد تقصیر با باقلا پز است؟
3- پور پور دوسن ، چموش پاره بون.
از بسیار بسیار (خیلی خیلی) دویدن کفش پاره میشود.
4- تلا کوتی خو خونه ور زور دره.
جوجه خروس جلوی خانه ی خودش زور دارد.
5- جایی گه آو نابون ، تیوم حرومه.
جایی که آب باشد تیمم حروم است.
6- چاره نداری ، ماره مرده واگوتن آقا.
از روی ناچاری به نا پدری باید گفت آقا
7- حسنه مو گُم ، حسین تو گوش کن.
به حسن میگویم ، حسین تو گوش کن.
8- خواب دبو سر بالش نخوای ، وشنا شکم قاتوق.
سر خواب آلود بالش نمیخواهد و شکم گرسنه خورشت!
9- دوز چی خوای ؟، بازار آشوفته.
دزد چه میخواهد ؟ بازار آشفته.
10-روبار آو برده دبو ، گوت : دریا کوین صافه.
آب ، رودباری را با خود می برد ، می گفت : ساحل دریا آرام است.
11- زنای مرده داره ، باره تنگ.
مرد را زن نگه میدارد ، بار را باربند.
12- سک خره حریف نیئه ، پالؤنه گوشه گازا گینه.
سگ حریف خر نیست ، گوشه ی پالان را به دندان میگیرد.
13- شو سیا ، گو سیا.
شب سیاه ، گاو سیاه
14- صنار داری سبزی خوای ، میمون داری خیلی خوای؟
صنار داری سبزی میخواهی ، میهمان داری خیلی میخواهی؟
15- ضرر جولوه هر جا بیگری ، ایستفاده.
جلوی ضرر را هر کجا بگیری ، سود است.
16- طالقؤنی یو گبر ، کسنه همره گیلؤن این، اینن خلخالی بمای!
طالقانی و گبر(نام پرنده) با هم به گیلان می آیند، می بینند خلخالی قبلا آمده است!
17- عزا چه عزایی ایسه گه مورده شور گیریه کونه.
عزا چه عزایی است که مرده شور هم گریه میکند!
18- غیرت مرده بکوشتای ، مین بار قاطره.
غیرت مرد را کشته است ، بار اضافه قاطر را.
19- فیوره یو دار سر فک نئن؟!
خارپشت و لانه نهادن بر روی درخت؟!
20- قرانه بفرتی ، دیار دومبال موجی؟
قرآن را فروختی دنبال دایره (ساز) میگردی؟
21- کو ، کویه نرسنه ، اما آدم ، آدمه رسنه.
کوه به کوه نمیرسد ، اما آدم به آدم میرسد.
22- گب بوخورده ، بی گل هیسا منه.
زمین خورده ، بی زمین نمیتواند بماند.
23- لنگرود مانده آوه مونه ، نه جیر شونه نه جور.
به آب راکد لنگرود می ماند ، نه بالا می رود نه پایین.
24- می سره غازه روغون واسه دری؟
به سرم روغن غاز می مالی؟
25- بکلسه نفته نذر ایمام رضا کؤنی؟
نفت ریخته را نذر امام رضا میکنی؟
26- نره مایی خوایی اشپیل دار؟
ماهی نر میخواهی اشبل دار؟
27- وختی نداشتی کوکو ، خالی پلاکه فوکو.
وقتی کوکو نداشتی ، پلوی خالی را بخور.
28- همه چی زور ، زیارتن زور؟
همه چی زور ، زیارتم زور؟
29- یه سر داری ، هَزار واجار؟
یک سر داری هزار سودا؟
دوجین بوبو " اصطلاحات و ضرب المثل های شرق گیلان- محمدولی مظفری" کیتاب جی.
گلچین شده از کتاب " اصطلاحات و ضرب المثل های شرق گیلان- محمدولی مظفری"
شئرگوته کس: محمد شمس معطر
منظومه : اُویی
شئرگوته کس دکلمه امره
- حاجی گول – بخش یک
زمت: ۳۰/۵۶ دیخه
۲۸/۳ MB
- حاجی گول – بخش دو
زمت : ۳۰/۴۶ دیخه
۲۸/۱ MB
منظومه ی گیلکی دامون
شئر بوته کس : محمدولی مظفری
زمت: ۳۰/۰۵ دیخه
۲۷/۵ MB