نقاره ساز ضربی به صورت طبل دوتایی است که سطح یکی از دیگری کوچکتر است و هر دو به وسیله یک نوازنده با دو چوب نواخته میشود.این ابزار موسیقی بومی محلی از دو طبل کاسه مانند درست شده که کاسهٔ بزرگتر صدای «بم» و کاسه کوچک صدای «زیر» میدهد. کاسههای نقاره را از مس یا سفال درست میکنند و روی آن پوست گاو و یا گوسفند میکشند. برای نواختن این ساز معمولاً آن رابر روی پایهای مخصوص سوار میکنند، در مجالس خانگی یا مشابه، ساز را بر روی قطعه فرشی قرار میدهند و با دو ترکهٔ نازک چوب بر روی آن میکوبند. نقاره یا ناقاره از قدیم در ایران وگیلان بوده ووجه تسمیه محله قدیمی نقارچیان فومن هم بدین مناسبت است. نقاره در اواع واندازه های مختلف وجود دارد که نقاره گیلکی یکی از معروف ترین آنهاست. نقاره گیلکی از دو کاسهٔ سفالی که یکی کوچکتر از دیگری میباشد تشکیل شده، این ساز رو معمولاً با چوب و در موقع لزوم با دست مینوازند. انداره این ساز به این صورته که قطر دهانهٔ کوچک معمولاً ۱۶ و دهانهٔ بزرگ ۲۲ سانتیمتره. نقاره در زمانهای قدیم، هم در مواقع جنگ به کار میرفت و هم در مواقع صلح، وهم برای حاکمان ومراسمهای مختلف وبیشتر در نقاره خانه ها اجرا میشد.
طرز تهیه کاهگِل برای خانه های روستایی گیلان
استفاده از مفهوم مواد مرکب در صنعت ساختمان به قرنها پیش برمیگردد. نخستین شاهد بکارگیری این مفهوم توسط بشر در صنعت ساختمان، همان ساخت دیوار "کاهگلی" متداول میباشد که از ترکیب دو جزء ضعیف کاه و گل، مادهای حاصل میشود که در مقابل ضربه و حرارت، مقاومت بالایی دارد. نمونة دیگری که بیانگر استفاده از این مفهوم در صنعت ساختمان است استفاده از ترکیب گل، موی اسب و خردههای شیشه در ساخت تنورهای نان جهت تحمل حرارتهای زیاد میباشد که هنوز هم در برخی استانهای کشور مورد استفاده واقع میگردد.
مواد لازم برای تهیه کاهگل:
1- خاک خوب و خشک بدون ناخالصی و سنگ ریزه (تاکید می شود بدون ناخالصی چون ناخالصی منفذ ایجاد کرده و عایق خراب خواهد شد)
2- کاه (ساقه گندم و جو ) (کاه نباید زیاد بلند و زیاد ریز شده باشد چون خاصیت نگه دارندگی داشته و باید مناسب انتخاب شود )
3- آب
طرز تهیه:
خاک و کاه رو مخلوط کرده و بعد کم کم آب ریخته و خوب هم می زنند. برای بالا بردن کیفیت کاهگل میشود در لگن (تشت بزرگ) ریخته و لگد مالش کرد.
کاهگل آماده استفاده ست.
در قدیم از کاهگل برای پوشش بام و دیوار خونه ها استفاده میشده و عایق گرما و سرما بوده.
ساختمان های کاه گلی توام با چوب:
----------------------------------------
این نوع ساختمان ها در شمال ایران و بعضی از نقاط دیگر ایران ( سواحل دریای کاسپین ) ساخته می شوند. نحوه ساختن این ساختمان ها بدین ترتیب است که ستون های چوبی در فواصل تقریبا 75 سانتیمتر از یکدیگر قرار داده می شوند و آنها را بوسیله چوب های باریک، چپر و غیره به طور افقی و مورب به یکدیگر وصل می کنند. سپس یک رو یا هر دو روی دیوار را با گل یا کاه گل می پوشانند.
تمام لذت خانه های روستایی به عطر کاهگلش است و متاسفانه این روزا فقط بدلیل فقر فرهنگی و تقلیدهای کورکورانه دیگر کمتر پبدا می شود
این عکس را در آستانه پشت حرم گرفته ام خیلی دیدنی است
چوموش که درفارسی به آن چموش نیز گفته می شود، نوعی پای افزار ازجنس چرم ساده است. چموش کفشی کاملا بومی بوده که بیشترساکنان مناطق کوهستانی گیلان ازآن استفاده می کردند، اما اینک کاربرد خود را به کلی از دست داده است و تنها جنبه تزئینی دارد. ازامتیازهای این پای افزار، سبک بودن و یکپارچگی آن و خنک نگه داشتن پا در فصول گرم و گرم نگه داشتن آن در فصول سرد می باشد. چموش دوزی در مناطق کوهستانی گیلان اهمیت به سزایی داشته و این اهمیت را می توان در نام بعضی از روستاها یافت. روستاهایی چون"چاموش دوزان" در"ماسال و شاندرمن" یا "چارق دوزی محله" در لاهیجان و یا "چاموش محله" در خانقاه ماسال موید این نکته است. از گذشته تا کنون معروف ترین چموش دوزان گیلان در شهرک تاریخی ماسوله بسر میبرند و درگذشته بیشتر چموشهای مورد استفاده مردمان این استان بخصوص اهالی منطقه فومنات(غرب گیلان) به دست آنان تهیه میشد. نوع متداول چموش، دارای بند و تسمههای بلند است که به ساق پا پیچیده میشود که به"شکار چموش" معروف است و نوع دیگر فاقد تسمه و بند است ولی همانند نوع قبلی نوکی عقابی و برگشته دارد. درتالش دو نوع چموش دوخته می شد که نوع مرغوب آن"ختنی" و نوع نامرغوب آن که از پوست دباغی شده دوخته می شد "مازرده" نام داشت. به مرور زمان که دوختن و استفاده ازچموش از رونق افتاد، نوعی دیگر از آن بوجود آمد که از لاستیک تهیه می شد و به آن "رزین چموش" می گفتند. در کتاب سرزمین و مردم فومنات نوشته "کیوان پندی" آمده است: چموش را غالبا ازچرم ساده و بدون رنگ تهیه میکردند، اما اگر میخواستند که چرم را رنگ کنند، ازرنگ گیاهی همچون رنگ پوست انار استفاده میشده است. چموش اصیل را از چرم دباغی شده گاومیش برای مردان یا بز برای زنان میساختند و به همین جهت در جاهایی که دوخت چموش متداول بود، تشکیلات دباغی و دباغخانه در حوالی چموش دوزان وجود داشت. درگذشته نه چندان دور و قبل رواج شیوه های نوین عمل آوری چرم، برای تهیه چرم مورداستفاده چموش، پوست گاو و بز را به دباغخانه آورده، اول آن را نمک میزدند، بعد درآهک میخوابانیدند، سپس موی آن را بر می داشتند و آنگاه در آب انار ترش پخته و درحوض میانداختند تا پوست رنگ بگیرد. بعد از آن چرم را روی تخت انداخته، لوله میکردند، سپس در آب فرو میکردند تا شوری آن برود، بعد در کنار هم آویزان میکردند تا هواخورده و خشک بشود. بعد از این مرحله پوست را صاف نموده مجددا در آب میانداختند،آن وقت آن را روی تخت خوابانیده، آن را 'شلفا' (یک نوع ضربه زدن به پوست) میزدندو محصول به عمل آمده را تحویل چرمفروشان و کفاشان میدادند.
نوعی پرچین که به زبان گیلکی لوله پرده توضیح :در زمان گذشته گیلانیان از این لوله پرده به عنوان حصار خانه ها استفاده میکردن
این چیست .......در زمان قدیم استفاده میشده
این دستگاه فرچند طبقه مخصوص گیلانی ها
وسیله ای که با آن دوغ درست میکنند . به زبان گیلکی نییه
اتو ذغالی قدیمی
عکسی که مشاهده می کنید مربوط به وسیله ایست که الان جای خود را به سبزی خردکن،آسیاب و . . . داده است .
در زمانهای نه چندان دور مادران ما سبزی را اول با چاقو خورد کرده سپس آن را در نمکار ریخته و با سنگی که میبینید میسابیدند . کاری که با مچ دست صورت می پذیرفت و بسیار دشوار بود .
سبزی و گردو و . . . به این وسیله خرد (سابیده ) و برای فسنجان و دلال و . . . استفاده میشد .
اما امروزه کمتر کسی از این وسیله استفاده می کند و نمکار بیشتر برای خالی دشکنه استفاده می شود .
روش : خالی ( گوجه سبز ) را در نمکار میریزیم با سنگ آنها را شکسته و نمک و دلال میزنیم .
این که میدونین چیه؟
بهش میگن گمج ، خیلی غذاهای خوشمزه شمالی که منو شما دوست داریمو توش درست میکنن و خوشمزه تر میشه مثل: فسنجون ، باقلاقاتق ، ترشی تره ،آلومسما ، خوتکا فسنجون، کولی قرابی ,مرغ ترش و….. اگه شما هم غذای دیگه ای میشناسین که این تو درست میشه میتونین بنویسین.
عکس فوق دیگ سفالینیه که توش غذا های مثل فسنجان، باقلاقاتق، ترشی تره، آلومسما، خوتکا فسنجون، کولی قرابی, مرغ ترش و دیگر غذاهای محلی گیلانی طبخ میشه و اسمش گمجه (گَ مَ ج)
راستی این گمج که انقدر پر استفاده و مفیده چرا ما شمالیا اسمشو رو آدمای خنگ و دستو پا چلفتی میذاریم؟
اول زیتون سیاه ورسیده رو میپزن بعد تو ی کیسه میریزن و روش وزنه میزارن به مدت 24 ساعت که زهرش بره که ی آب سیا هست بعد زیتونو له میکنن و در ظرف دیگه ای سرخ میکنن تا روغن پس بده و در کیسه مخصوصی که قدیم از پشم گوسفند بافته میشد که الان کمیابه و ما در کیسه پارچه ای میریزیم, بعد تجت فشار قرار میگیره و روغن زیتون ناب بدست میاد.. البته الان خیلی خیلی کم به این روش روغن میگیرن اما روغنش حرف اولو میزنه.
صفحه قبل 1 صفحه بعد